لالـه ايرانی

Friday, July 21, 2006

آدرس عوضی

عجب دنيای گندی! با آدمی لج دارد
با آدميت قهر است بر آن دهن کج دارد

عجب دنيای گندی، بيگانه است با ما
يا اين جهان ِ بی پيرديوانه است، يا ما

عجب دينای گندی، از عشق می گريزد
با جنگ و ننگ دمخوست، با صلح می ستيزد

ديو سياهی انگار، جای خدا نشسته
جام و سبو و دل را با يک لگد شکسته

انگار اشتباه است، آن آدرس که دادی
اين شب سحر کجا شد، کی داشت بامدادی؟

فردا، کدام فردا؟ دردا، دريغ و دردا
فردا چه آرمانی، فردا هميشه فردا

Monday, July 10, 2006

دسته گل

بازم علی تهرانی، دوست خوش ذوق و هنرمندم دسته گل تازه ای به آب داده است و شعر کوتاهی از مرا با صدای مخملين خودش خوانده است. بشنويد و کيف کنيد.