لالـه ايرانی

Friday, October 12, 2007

تنها با عشـق


تنها هنگامی که عاشقم، با پرندگان موافقم
وگرنه در وقتهای ديگر، پرنده هم از چرندگان است

تنها هنگامی که عاشقم، دلبسته دقايقم
اما در زمانهای ديگر، دلگيرترين چيز، زمان است

چيزيم با رود می رود، چيزيم با ريشه مانده است
آری، اين است زندگی، اين قانون جهان است

از آب و خاک و آتش ام، مانند شعله سرکش ام
"می گويد؛ "اين يعنی بدان دلت هنوز جوان است

در راه خويش زندگی، بی ما و بی چرا و چون
گاهی سرسنگ می شود، گاهی چون رود روان است

تنها با عشق می توان روئينه ساخت جان را
آری يک راه مانده است تنها و اين همان است

گاهی پرنده رونده است، گاهی زبون و چرنده است
يعنی همين است که هست تا اين زمين و اين آسمان است