آدرس عوضی
عجب دنيای گندی! با آدمی لج دارد
با آدميت قهر است بر آن دهن کج دارد
عجب دنيای گندی، بيگانه است با ما
يا اين جهان ِ بی پيرديوانه است، يا ما
عجب دينای گندی، از عشق می گريزد
با جنگ و ننگ دمخوست، با صلح می ستيزد
ديو سياهی انگار، جای خدا نشسته
جام و سبو و دل را با يک لگد شکسته
انگار اشتباه است، آن آدرس که دادی
اين شب سحر کجا شد، کی داشت بامدادی؟
فردا، کدام فردا؟ دردا، دريغ و دردا
فردا چه آرمانی، فردا هميشه فردا
1 Comments:
درود بر لاله عزيز،
اين شعرت هم مثل شعرهای ديگرت زيباست. البته خيلی کم کار شده ای.
می بوسمت
فرهنگ
Post a Comment
<< Home