لالـه ايرانی

Friday, May 23, 2008

تــور

خوشا که از دم گرمت توان و تاب بگيرم
و از هوای حضور تو شعر ناب بگيرم

خوشا که در بر خورشيد تابناک نگاهت
روان يخ زده را رو به آفتاب بگيرم

شبانگهان که نشينی ميان چشمه رويا
خوش است تور بيندازم و حباب بگيرم

هزار بار به دريا زدم دل از سر مستی
بدان اميد که روزی تو را از آب بگيرم

چه خوش خيالی و خامی که خيزد از پی جامی
مگر همان که لبت در خيال و خواب بگيرم

وگرنه چون تو يی از چون منی چگونه بداند
وگرنه چون به نگاهت من خراب بگيرم

1 Comments:

At 12:47 AM, Anonymous Anonymous said...

بسیار زیبا بود و خرم
عزیز
عرفان

 

Post a Comment

<< Home