مقتدا صدر
مقتدا صدر، يعنی خريت
يا که تنديسی از بربريت
لندهوری تنومند و ياغی
باعث ننگ هر چه عراقی
مفت خور، بد دهن، بی سر و دم
سد راه رهايی مردم
تلخ کابوسی از خواب تاريخ
گرد بادی زگنداب تاريخ
مقتدا هرکه او را بخواند
يا که بر صدرِ مجلس نشاند
يا مخش اندکی عيب دارد
يا که دستور از غيب دارد
بايد او را زدن تازيانه
از جلو، از عقب، از ميانه
مقتدا صدر يعنی تباهی
فقر، جنگ و جدل، روسياهی
اين شعر ناتمام مانده است. باقی اش را خودتان تکميل کنيد.
3 Comments:
Political !??
No pls. dont do it, I like yor other poems much more. Not that I like Sadr. You are prob. right about him.
Keep writing pls.
Best wishes
Eliam
خاك بر سرت كنن
بسیار زیبا بود
گور بابای لندهورش
Post a Comment
<< Home