اين بوف کور بی فردا
با ياد صادق هدايت
اين بوف ِ کور بی فردا از جان ما چه می خواهد
ايمان و نان ما برده ست، از خوان ما چه می خواهد
آواز شوم مسمومش آزرده است گيتی را
اين هرزه از جوانان و جانان ما چه می خواهد
فرهنگ و نام ايران را آلوده با سيه کاری
ديگر زما و فرهنگ و ايران ما چه می خواهد
شوريده با سبک مغزی بر هر ترانه نغزی
اين ديو هرزه از شور پنهان ما چه می خواهد
ما را ز ساحل دريا، لب تشنه بازگردانده ست
از خوش خيالی و خوی عريان ما چه می خواهد
غيراز خرابی و خواری، خامی و مردم آزاری
هرگز نباشدش کاری، از جان ما چه می خواهد
راهی نمانده جز آهی، گويی که بسته هر راهی
اين تيره لکه ی ننگ از، دامان ما چه می خواهد
نه آب مانده نه نانی بر سفره های ايرانی
از سفره های بی آب و بی نان ما چه می خواهد
چيزی نمانده در جايی از آن دم مسيحايی
اين ديو از بقايای ِايمان ما چه می خواهد
ای دست های پنهانی درآرمان ايرانی
اين بوف کور بی فردا از جان ما چه می خواهدِ
4 Comments:
خيلی عالی است. دست مريژاد لاله خانم عزيز.
فرهاد
http://archives.farhangshahr.com/standpoints/issue_206012007.php
لاله خانم
شما بدرستی بوف کور را بمعنای ايرانی آن بکار برده ايد، به هما ن معنايی که صادق هدايت بکار برده است. بوف کور در فرهنگ ايرانی پرنده ايست گوشه گير و غير فعال. ايرانيان از دير باز آن را شوم می دانستند. صادق هدايت آن را به همين مفهوم بکار برده اما حالا در بين روشنفکران ايرانی کم مانده که زن و شوهرها همديگر را بوفی و بافک صدا کنند. بوف کور هدايت انديشه اتقام شده از درون يک برون است.
ليث الله حبيبی
salam lale jan shere zibaye shoma ro khondam ofoghhaye negahe gahshangi dar sher peyda kardin , afarin ,
doost dare shoma mohammadreza
Post a Comment
<< Home